حال من دیدنی می شود ، وقتی کسی حال تو را می پرسد !!!!!!!!!!
رسم دنیا این است
می سوزی در سرما و یخ می زنی در آتش
وجودت سر تا سر بی قراریست
در حالی که آن کس که برایش می سوزی و یخ می زنی
سر مست شادی های بی پایان است
و تو تنهایی !
یاد سهراب بخیر ! آن سپهری که تا لحظه خاموشی گفت : باورت گر بشود گر نشود
حرفی نیست ، اما ، نفسم می گیرد در هوایی که نفس های تو نیست ...
یک بار عاشقی به در خانه معشوق رفت و در را کوبید .
معشوق پرسید : « کیستی ؟ »
عاشق گفت : « منم ! »
معشوق گفت : « برو ! تو هنوز در عشق خود صادق نیستی .»
عاشق رفت و سالی دیگر دوباره آمد و در را کوبید .
معشوق گفت : « کیستی ؟ »
عاشق گفت : « توئی ! »
معشوق در را باز کرد و گفت : « حالا بیا که در عشق راست گفتاری ! »
آنقدر مرا از رفتنت نترسان
قرار نیست همیشه بمانیم
روزی همه رفتنی اند
ماندن به پای کسی معرفت میخواهد نه بهانه
حالا میگویم ، بلند میگویم
رفتی ؛ به درک …. لیاقت ماندن نداشتی...
•.♥ مهم نیست ڪه دیگر بآشـے یآ نه...
مهم نیست ڪه دیگر دوسم دآشته بآشـے یآ نه...
مهم نیست ڪه دیگر مرآ به خآطر بیآورے یآ نه...
مهم نیست ڪه دیگر تورآ بآ دیگرے میبینم یآ نه...
مهم اینست ڪه زمآنے که تنهآ میشوے ....
زمــآنـے ڪه دلت گرفت
چگونه و با چه رویـے سر به آسماטּ بلند میڪنـے و میگویـے :
خدآیا مـטּ ڪه گنآهـے نڪردم ... پس چهــ شد♥.•
مـیـشـه نـبـیـنـیـش و دوسـش داشـتـه بـاشـی ..
مـیـشـه تـو حـسـرتِ صـداش بـاشـی و دوسـش داشـتـه بـاشـی ..
مـیـشـه حـتـی نـدونـی دسـتـاش چـه شـکـلـیـه و عـاشـقِ گـرفـتـنـشـون بـاشـی..
مـیـشـه حـجـمِ بـودنـش کـنـارت نـبـاشـه و هـر ثـانـیـه کـنـار خـودت احـسـاسـش کـنـی ..
مـیـشـه دریـچـه ی زیـبـایِ نـگـاهـش رو نـدیـده بـاشـی و با انـگـشـتـات چـشـمـاش رو لـمـس کـرده بـاشـی ..
مـیـشـه نـبـاشـه ولـی بـاشـه و تـو عـاشـقـش بـاشـی ..
درسـت مـثـلِ خـــــــــــــــــدا ...
تعداد صفحات : 40